اطلاعات عمومی

از این به بعد در این وبلاگ سعی خواهم کرد بیشتر در خدمت شما دوستان باشم ... سپاس از توجه و حضور شما

اطلاعات عمومی

از این به بعد در این وبلاگ سعی خواهم کرد بیشتر در خدمت شما دوستان باشم ... سپاس از توجه و حضور شما

خلاصه قسمت 76 افسانه جومونگ

خلاصه قسمت 76 افسانه جومونگ

جومونگ و افرادش دم دروازه بویو توسط نارو و افرادش خلع سلاح میشن و بعد وارد قصر میشن و تسو هم به استقبال اونا میاد

Jumongv.Blogfa.com


ملکه هم وقتی باخبر میشه که جچومونگ اینجاست تصمیم میگیره بره پیش تسو و باهاش حرف بزنه که یکدفعه حالش بد میشه و میفته زمین

Jumongv.Blogfa.com

جومونگ میره پیش امپراطور و امپراطور هم بهش میگه مگه عقلت رو از دست دادی که پا شدی اومدی اینجا تسو ممکنه تو رو بکشه که جومونگ جواب میده من اینجام تا برای اتحاد گوگوریو و بویو پیشنهاد به تسو بدم چون از دشمنی بویو و گوگوریو فقط هان داره سود میبره . امپراطور هم میگه من که دیگه شاه نیستم پس باید هر چی میخوای بگی رو به تسو بگی

Jumongv.Blogfa.com


تسو با وزرا یه جلسه میذاره و در اون جلسه وزیر خارجه میگه فرستاده ی هان هم به زودی میرسه اگه اونا جوموگ رو انجا ببینن دیگه واقعا ما دشمن اونها حساب میشیم که وزیر اعظم میگه فعلا گوگوریو برای بویو یشتر سود داره پس اید با اونا متحد بشیم و درحال بحث کردن در مورد این چیزا هستن که نارو میاد و میگه ملکه به شدت حالش بده

Jumongv.Blogfa.com

تسو هم میره ملاقات مادرش . سولان هم وقتی جومونگ رودر قصر میبینه میگه ممکنه تسو بخواد با اون متحد بشه ولی بازم اون پدر منو کشته پس باید اماده بشیم تا سر فرصت جومونگ رو بکشیم !! ...

Jumongv.Blogfa.com

Jumongv.Blogfa.com

یوری میره و برای مسابقات شمشیر زنی ثبت نام میکنه که یکدفعه شاهزاده بی ریواز راه میرسته یوری هم که قبلا یه درگیری مختصری با اون داشته تند از اونجا دور میشه

Jumongv.Blogfa.com

خبر شرکت کردن شاهزاده بی ریو در مسابقات شمشیر زنی رو نارو به تسو میده اون هم مگه یکی از حرفه ای ترین محافظای گارد سلطنتی رو بذار تا در این مسابقه شرکن کنه اخه هر طوری هست نباید بزاریم پسر جومونگ در این مسابقه ها برنده بشه

Jumongv.Blogfa.com

ماجین خبر حضور جومونگ در جشن بویو رو به یونگ پو میده اونم تند میره سر راهه ماهوانگ رو میگیره و میگه شما نباید به اونجا برید چون تسو به احتمال زیاد میخواد با جومونگ متحد بشه که ماهوانگ جواب میده اگه اونا با هم متحد بشن هم با زم من ترسی ندارم چون ارتش ما درحالت اماده باشه ... 


ماهوانگ میاد بویو و میره پیش تسو و میگه شنیدم جومونگ اینجاست حواست رو جمع کن که اگه با گوگوریو متحد بشی هان هر دوتون رو نابود میکنه

Jumongv.Blogfa.com

یوری هم در حال مبارزه با یکی از رقیباش در گروه خودش است که شاهزاده بی ریو هم داره اونو تماشا میکنه . یوری مسابقه رو میبره و بی ریو میاد جلو و میگه منو که شناختی ؟ خواهش میکنمتا دور اخر دووم بیار چون اونجا میتونم باهات تسویه حساب کنم

یوری و بی ریو همه ی رقیبای خودشون رو شکست میدن و هر دو به دور نهایی میرسن

یکی از محافظا هم میاد پیش نارو میگه بدبخت شدیم چون محافظ سلطنتی ما نتونست به مرحله نهایی برسه ولی جای نگرانی نیست چون یکی از دو نفری که به دور نهایی رسیده اسمش سان چانگه هست و اهل بویو

یوری هم میره پیش مادرش و میگه من باید مقابل همه ی اعضای سلطنتی با شاهزاده بی ریو از گوگوریو مبارزه کنم . س.یا هم با شنیدن این خبر دلش میلرزه چون بلاخره این دوتا برادر هستن

Jumongv.Blogfa.com


صبح سر میرسه و گوگوا تسو رو احضار میکنه و میگه من بعد از این مراسم میخوام قصر رو ترک کنم و بقیه عمرم رو در میان مردو و در شهر های دیگه زندگی کنم تسو هم اول مخالفت میکنه ولی بعد قبول میکنه


Jumongv.Blogfa.com


مراسم شروع میشه  و اول ازهمه تسو همراه با سولان میاد وتاج گذاری میکنهو بعد ازاون همه جمع میشن و منتظر انجام مسابقه نهایی میشن

Jumongv.Blogfa.com

مسابقه شروع میشه و تسو دوست داره که یکی از اهالی بویو یعنی یوری برنده بشه و جومونگ هم دوست داره پسرش جلوی این جمعیت ضایع نشه
وسط مسابقه سویا یی که برای تشویق یوری اومده چشمش به جومونگ میفته و گریش میفته و جومونگ هم ناگهان اونو درمیان جمعیت میبینه و به اویی و موگول دستور میده برن و پیداش کنن و لی سویا خودشون در میان جمعیت پنهان میکنه

JUMONGV.BLOGFA.COM

و در اخر یوری  با همون سبک خاصی که داره بی ریو رو به زمین میزنه و مبارزه رو میبره تسو هم کلی خوشحال میشه و میزنه زیر خنده


JUMONGV.BLOGFA.COM

بی ریو هم بعد از مسابقه میاد پیش جومونگ و ازش عذر خواهی میکنه و اون طرف تسو هم یوری رو دعوت میکنه و با هم یه صفایی میکنن و در اخر هم تسو دستور میده یوری رو جزو اعضای گارد سلطنتی کنن

JUMONGV.BLOGFA.COM

JUMONGV.BLOGFA.COM

ماهوانگ هم داره در مورد مشکل به وجود ا.ومدن احتمالی اتحاد بین گوگوریو و بویو صحبت میکنه که یونگ پو میگه الان جومونگ و افرادش هیچ سلاحی ندارن ما باید با کشتن جومونگ خودمون از شر این مشکلات خلاص کنیم

JUMONGV.BLOGFA.COM

جومونگ میره پیش تسو و پیشنهادش رو برای متحد شدن با بویو مطرح میکنه اونم میگه من باید فکرامو بکنم ؟


JUMONGV.BLOGFA.COM

شب یوری میره پیش مادرش و میگه که من چکاره شدم سویا هم میگه حالا که تو میتونی تو قصر رفت و امد کنی باید به قصرزن دوم امپراطور بری و زیر یکی از ستونهای اون یه شمشیر شکسته هست که تو باید پیداش کنی ؟

JUMONGV.BLOGFA.COM


جومونگ هم افرادش رو احضار میکنه و میگه حالا که ما در بویو هستیم بهتره یه سری هم به کوهستان چان مو بزنیم چون من پدرم اونجاست

صبح میشه و جومونگ و افرادش قصر رو ترک میکنن و به طرف کوهستان چان مو میرن نارو هم سانگ چان { همون یوری خودمون } رومیفرسته دنبالشون تا ببینه اونا میخوان چیکار کنن !؟

جومونگ و یارانش به کوهستا چان مو میرسن و جومونگ اونجا همنطور قدم میزنه و به یاد همه ی خاطراتش با پدرش هموسو میفته و گریه مکنه یوری هم داره اون رو از پشت سر از میاد علف ها تماشا میکنه که اویی از پشت سر شمشیر رو میذاره بیخ گلوش و اونو میبره پیش جومونگ

JUMONGV.BLOGFA.COM

افرادش جومونگ هم از اون سوال جواب مکنن که تو رو تسو فرستاده و تسو میخواد فرمانده جومونگ رو بکشه ؟ ولی یوری هیچی نمیگه و جومونگ هم به اون نگاه میکنه و میگه میتونی از اینجا بری

JUMONGV.BLOGFA.COM

یوری وقتی داره برمیگرده سر راه میبینه یه عده سرباز دارن از میان جنگل به طرف کوهستان چان مو میرن برای همین یوری برمیگردهکه بهشون اطلاع بده ولی جومونگ و افرادش اونجا رو ترک کردن و در راه برگشتن به قصر بویو هستن که سربازا بهشون حمله میکنن

و در بین جنگ یوری هم اونا رو پیدا میکنه و بهشون ملحق میشه و شروع به کشتن راهزنها میکنه  که در حین جنگیدن یوری و جومونگ به هم تکیه میدن و ...

JUMONGV.BLOGFA.COM

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد